نظرات ارسالي
+
باز دي مــاهـَـ ست و چــ ـاي..
*
*
با "تـــ..ــو" مي چسبد فقط..
.
sobhan
103/1/3
سبحان.
س ب ح ا ن
سبحان.
http://t-lovers.com/wp-content/uploads/2014/03/baisao-tea-love.jpg
كيوان گيتي نژاد و
9 دي منظور بود پيوند خورشيد لبهاي خشکيده يک مجنون خيره به نور رخسار ليلي زبانش را لال و چشمانش را جز به ليلي و اشعه مدهوش گرش کور و گنگ و بي حرکت و مستي خموش از يک متوهم بداقبالي و بي ارزش و مفت گران براي کي ديگر فرق مي کند عاقبت اين بي مقدار ديوانه که جز نه نه اش کي مي خواد اون بدحيبت را که ديوانه خانه ام آخرش اون را م
كيوان گيتي نژاد و
همه را دعوت به عيدي بي نظيري مي کنم و آن هديه آن يوم الله افسانه اي بود که عشق از کالبد درون به سوي خورشيد در دل باغبون در جوار کنايه و آنچه آيد به سراغم ديگر گذشت عيد نمود خود را عيان عاقبت تيره و تار در پيش رويم اما من ايستاده ام بازي که پايان ندارد آخرش همان نيستي جهان است پس فرار کردن از عاقبت بي غيرتي و شکستي ست که خداوند به هيچ حيدري تحصيل ندارد من ايستاده ام و نوش جان چاي خوش جوش خوش بيانت
+
"جـان ِ دلم " هـ ـاي ِ من.. دِق کردند گوشه زبانم..
.
پس کِي با نـام ِ کـوچکـم صِدايـَم مـيکـ ـُني؟!
.
sobhan
102/12/26
7يلي جان درست است که زبان ام قاصر است از بيان نام تو ولي اگر گاها شيرين ميشنوي و يوسف ام را هم ميشنوي دليل بر دوجنسه بودن و يا قافيه بازي کردنم نيست اين است که دل را وقتي به سه قسم کني دوتکه به يکي و قسم سوم هم در حق ديگري اين ميشه که با هم دست به يکي مي کنند و واي به روزي که تنها بي افتي خدا پيشمرگه کنه زودتر و اولين ايستگاه شهادت کند و بري تو زمين دشمن به
+
پاييز و زمـستـان را بـاور نـکُن
*
*
*هَــــوا*
بـي "تـــ..ــو"
*سـَـرد تــَـر از ايـن حـرفـهـاسـتـ *
*
*
هيچ غـروبي غــم انگيز تر از دوري ِ "تـــ..ـو" نـيـسـتـ
*
*
كيوان گيتي نژاد و
102/12/22
همه رفتند تا زمستان فصل ام شد و چه غريبانه ماندم تا اسفند حقيقت برملا شد چقدر سخته بهار را آغاز کمي که در سپيده دم آغازش خستگي 45 سال با واقعيت برسرت خراب شد دلگير حقيقت نيستم که حقيقت اساسا نه اجازه مي گيره نه داروي ضد افسردگي ميسازه اما چه سود توهم و حقيقت فصلش توفيقي نداره تازمستان ديگر خنده ها مردند گريه هم بي اشک شد انقد. خنديد که گريه ام خشک شد ديگه به حال خودم هم دل
+
دل بــود و
کـِنــاري و
فِــراغـي
*
*
ايـن" عـشـق " کـجـا بــود
که نــ ـاگـه بـه مـيـان جـَست؟!
.
كيوان گيتي نژاد و
102/12/22
مرده البته عشقي که توهم باشه مجازي و از دل برآيد و در هوا سرگردان لاجرم چون بومرنگ برمي گردد و چون مجازي بوده و تنها عاشق پذيرا بوده و جنگ الکترونيک معشوق بر مي گرده و مي خوره به ديوار و بعد تو سر عاشق بدبختي که معشوق هم حتي به عنوان گداي توي کوچه هم قبولش نداره و لاجرم برباد فنا ميرود ولي عاشق دلسوخته ....بگذريم جمع همه شمع و گل و پروانه من خر زهره و مغيلان بر پا مي کشم و بر
+
ديشب داشتم از بوشهربرميگشتم
به خاطر اندوسکوبي چون تجربه اولم بود و قبلش هم يکم استرس داشتم خيلي اذيت شدم ، انگار جون کندن رو تجربه کردم
با جواب پزشکم کمي آشفته شدم و يه لحظه به خودم و به تمامِ رنج هايي که خودمم باعثش شده بودم فکر کردم ، يه لحظه دلم خيلي شکست يه بار هم که شده به خودم فکر کنم و ....که چشمم به نوشته اي افتاد که پشت يه نيسان نوشته شده بود
من رسيدم رو به آخر...
تو بيا شروع من باش ..
در انتظار آفتاب
102/10/11
مادر جان بلادور باشه . ان شالله هميشه سلامتي باشه و شاهد ناراحتي هيچ يک از دوستان و عزيزانمون نباشيم .
+
يلداتون به بلنداي مهربان ترين قله اي که خود از معرفت وعشق ساخته ايد نه آنچه از کتابها ومدرسه به ارث برده ايد، يلداتون پر از صفاي به ارث برده از خانه پدر، پر ز عشق جا مانده از آغوش مادر، يلداتون پر از معرفت به خود که نيرزد زندگاني به آنجا که دلي در گرو غرور، خود پرستي و خودخواهي اسير باشد... يلداتون بلند، اهل همت، اهل وفا، اهل دست نويس خودکار بيک قديمي نه ارسال پيام بعد از دانلود تصوير.....
دبيرستان انصاري
102/10/8
+
اگر خدا کفيل رزق است.......غصه چرا؟
اگر رزق تقسيم شده است.......حرص چرا؟
اگر دنيا فريبنده است......اعتماد به آن چرا؟
اگر بهشت حق است......تظاهر به ايمان چرا؟
اگر جهنم حق است......اين همه ناحق چرا؟
اگر حساب حق است............جمع مال حرام چرا؟
اگر قبر حق است.........ساختمان هاي مجلل چرا؟
اگر قيامت حق است.......خيانت به مردم چرا؟
اگر دشمن انسان شيطان است......پييروي از او چرا؟
*ليلا*
102/8/4
Miss fatima
102/7/12
+
اين گلها تقديم به تمامي بانوان فاطمي...
(ويژه:بانوان پارسي)
كيوان گيتي نژاد و
102/5/14
اين روزا صورت خواهرام و زنان با حجاب وطنم به کينه ابليسيان کافر سرخ و سيلي خورده اهريمن و ذاتهاي پليد و نفسهاي گمراه و ناپاک گشته.اينجا دوباره سينه فاطمه از پي اين ستم داره ميشکنه و کسي عين خيالش نيست اينبار باز بايد يک فاطمه ديگر شهيد شود به دست ضحاکان بي صفت و مغرور به سيرت ابليس در اين عصر و زمانه تا خون شود دل ملت از اين کين ابليس بي صفت؟نه نمي گذاريم به بيعتمان با سيد علي قسم
كيوان گيتي نژاد و
102/4/30
+
بمان
دوست داشتنم
هنوز بوي باران و کاهگل مي دهد
بوي مداد جويده ي شده ي کودکي ام
بوي گلبرگ هاي گل محمدي لاي قرآن
بمان
من تو را
قد انگشتان دو دستم
دوستت دارم...
محسن حسينخاني
Miss fatima
102/3/10